| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
|
||||
power By: otaghack-site.tk
کارفرمانیوز
شعرهاي شاپور احمدي
**انجمن مجله اتاقک**
مجتبی علیمی- تـــرانه
چرند و پرند
کافه ترانه
زنانه نويسي
کتاب کتیبه
ارسال ایمیل به مجله
علی قزل سوفلو
عضویت انجمن
شعرخانه
دانلود موزیک
فرح منصوری - ترانه سُرا
احمد شاملو
زندگینامه ها
ثبت دامنه
صفحات دیگر مجله
تبادل
لینک هوشمند
سایتهای دارای موضوع مرتبط با مجله برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
مجله الکترونیکی اتاقک
و آدرس
otaghack-site.tk
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
محمدعلی موحد، مثنوی را شرح و تفسیر مقالات شمس دانست و گفت: سرتاسر دیوان غزلیات مولوی مشحون از ذکر شمس است اما شارحان مثنوی در ۷۰۰ سال گذشته هرگز در صدد پاسخ به این سوال برنیامدهاند که این همه تاکید مولانا درباره شمس برای چیست؟!
نخستین جلسه از سلسله ماهگفتارهای بنیاد شمس تبریزی عصر روز چهارشنبه ۲۸ دیماه با سخنرانی محمدعلی موحد و با موضوع «شمس در آینه مولانا» در مرکز آموزش مؤسسه فرهنگی اکو برگزار شد.
شهرام ناظری، مهدی محقق، هوشنگ مرادی کرمانی، توفیق سبحانی، علی میرزایی، احمد جلالی، احمد مسجدجامعی، حجتالله ایوبی و بسیاری دیگر از چهرههای حوزه فرهنگ در این برنامه حضور داشتند.
اجرای این برنامه را احمد جلالی نماینده سابق ایران در یونسکو بر عهده داشت که در ابتدای سخنانش با اشاره به اهمیت مقالات شمس و چاپ آنها در قالب یک کتاب با تلاش محمدعلی موحد، گفت: نسخه خطی مقالات شمس تبریزی به همت فهرستنویسان و محققانی که در کتابخانههای عظیم ترکیه در حوزه نسخ خطی کار میکردند، پیدا شد.
رئیس اسبق کتابخانه مجلس شورای اسلامی افزود: البته پیش از این اتفاق کسانی مانند عبدالباقی گولپینارلی و بعدها بدیعالزمان فروزانفر به این مقالات توجه جدی نشان داده بودند اما با مقالاتی که اکنون از سوی استاد موحد در قاب یک کتاب چاپ شده، حقیقتاً باید گفت دریچهای جدید به جهان مولانا گشوده شده است.
در ادامه این برنامه محمدعلی موحد مصحح مقالات شمس تبریزی در یک سخنرانی به تفسیر شمس در آینه مولانا پرداخت.
او در ابتدای سخنانش گفت که انتشار مقالات شمس یک حادثه در عالم مولاناپژوهشی بوده است و در ادامه به کارنامه شارحان مثنوی پرداخت و افزود: در مدت ۷۰۰ سالی که از رحلت مولانا میگذرد، نگارندگان همه شرحها و تفسیرها بر مثنوی به بیراهه رفتهاند.
موحد البته با بیان اینکه «این مدعی در بادی امر گزاف به نظر میرسد» افزود: شکی نیست که مولانا در ۳۰ سال آخر عمرش مدام از شمس تبریزی سخن گفته است و سرتاسر دیوان غزلیات او مشحون از ذکر شمس است اما شارحان مولانا هرگز در این صدد نبودهاند که این همه تاکید مولانا درباره شمس برای چیست؟
این پژوهشگر پیشکسوت اضافه کرد: هیچ گاه این سوال برای آنها (شارحان مثنوی) پیش نیامده که این کیست که از گرد راه رسید و مولانای واعظ و مفتی شهر را چنان مسخر خود کرد که هر چه فروگذاشت و دست از منبر و محراب و مسجد و مدرسه شُست؟
وی ادامه داد: همه این بیتوجهی عجیب در حالی است که از شخصیتی به نام شمس تبریزی بجز در آثار مولانا، خبری نبوده و نیست.
موحد تاکید کرد: ایرانیان جز در عصر حاضر موفق نشدند تفسیری کامل از ۶ دفتر مثنوی بنویسند؛ کمالالدین حسین خوارزمی که پیشروترین آنها در این امر بوده، تا اواخر دفتر سوم جلوتر نرفته است.
مصحح مقالات شمس تبریزی از سایه سنگین نظریات ابن عربی بر روند شرحهای موجود درباره مثنوی سخن گفت و یادآور شد: در همه این شرحها از پشت عینک ابن عربی در مثنوی نگریسته شده و شگفت آنکه مولانا هیچ نامی از او نمیبرد و در عوض بسیار و بسیار از شمس یاد میکند و در همین حال شارحان توجهی به این مسئله نداشتهاند!
وی گفت: این عربی از مفاخر عالم اسلام است و شمس هم او را میشناخت اما (شمس) روشن میکند که راه او از راه ابن عربی جداست و نتیجه بیراهه رفتن شارحان هم تاسفبرانگیز بوده است.
این محقق پیشکسوت ادامه داد: من با دیدن و خواندن این شرحها به یاد گولپینارلی میافتم که میگفت «برخی شارحان به خاطر اظهار فضل به شرح مثنوی میپردازند» اما من فضلی در این کار نمیبینم؛ اینها اظهار جهل و بیگانگی مطلق با عالم مولانا و اعلام بیخبری از جان کلام و منطق اوست!
محمدعلی موحد همچنین این شرحها را «کوششهای بیسرانجام برای فروکاستن مولانای جستجوگر به یک شخص مهملگو» نامید.
وی گفت: من این ایده را احتمال و پیشنهاد دادهام که مثنوی شرح و تفسیر مقالات شمس است. البته این تنها سخن من نیست؛ بدیعالزمان فروزانفر پیشکسوت مولاناپژوهان هم پیشتر این نکته را به زبانی دیگر بیان کرده و عبدالباقی گولپینارلی هم معتقد است مقالات شمس مهمترین ماخذ مثنوی بوده است.
مصحح مقالات شمس تبریزی و کتاب فیه ما فیه در ادامه سخنانش با ذکر مثالهایی از مثنوی و نیز مقالات شمس در تلاش برای اثبات مدعای خود، طلیعه مثنوی (نینامه) را یک «عشق نامه» نامید و آن را شکوهمندترین قصیده بدیع درباره عشق توصیف کرد که در مقالات شمس هم این مضمون وجود داشته است.
منبع مهر
نظرات شما عزیزان: