مجله اتاقک


   مجله الکترونیکی اتاقک
موضوعات مطالب
نويسندگان سایت
آمار و امكانات
»تعداد بازديدها: 17


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




g.o.o.g.l.e..p.a.r.a.z.i.t

آگاهی ها

power By: otaghack-site.tk

درباره ما

ایمیل مجله : otaghack@gmail.com otaghack@yahoo.com
لينك

کارفرمانیوز
شعرهاي شاپور احمدي
**انجمن مجله اتاقک**
مجتبی علیمی- تـــرانه
چرند و پرند
کافه ترانه
زنانه نويسي
کتاب کتیبه
ارسال ایمیل به مجله
علی قزل سوفلو
عضویت انجمن
شعرخانه
دانلود موزیک
فرح منصوری - ترانه سُرا
احمد شاملو
زندگینامه ها
ثبت دامنه
صفحات دیگر مجله

تبادل لینک هوشمند
سایتهای دارای موضوع مرتبط با مجله برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مجله الکترونیکی اتاقک و آدرس otaghack-site.tk لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آرشيو مطالب
لینکها
» یک ترانه سرا - نیلوفر لاری پور

 

 


ادامه مطلب ...
نويسنده : ADMIN | تاريخ : برچسب:بیوگرافی,نیلوفر لاری پور, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |

» اردلان سرفراز
 
 
 
در سال 1329 در شهري کويري به نام " داراب " ديده به جهان گشود.

او فرزند ارشد خانواده بود و اميد و آرزوي يک پدر و مادر جوان. شروع

زندگي شاعرانه اش  در سال اول دبيرستان در مدرسه امير کبير بود ،

با کمکهاي استادي به نام " دانشمند " کسي که براي اولين بار او را

به بهاي قلم و نوشته هايش آشنا کرد .  پس از مادرش  که -خود شاعر ،

شعرش را از برکت دست و دامان او مي داند-  بزرگ آموزگار و دوستي

ديگر بنام " عبدالرحيم معزي " در مقوله شعر شاعري در زندگي اردلان

سرفراز کم تاثيرنبود. او به پيشنهاد پسرعموي مادرش

( حسين سرفرازي ، شاعروروزنامه نگار معروف آن زمان ) براي  گذران

زندگي با راديو ايران و ارکستر جوانان کار خود را به عنوان ترانه سرا

آغاز نمود و پس از يک سال به دلايلي موجه راديو ايران را ترک کرد . 

در طول زندگي شاعرانه اش با آهنگسازان توانمندي همچون :  واروژان ،

  فريد زلاند ، بابک افشار ، تورج شعبانخاني ، محمد حيدري ، منوچهر

چشم آذر ، حسن شماعي زاده و بزرگواران ديگري همکاري داشت .

در سال 1362 متحمل درد دوري از وطن شد وبه آلمان رفت  .

در همين سال پيشنهادهاي کتبي و شفاهي زيادي از امريکا به

سمت او سرازير بود اما او نمي خواست ونمي توانست بگونه

ترانه هاي رايج ، ترانه بسازد واعتماد مخاطبانش را، کساني که از

آغاز تا به امروز با ترانه هاي او زندگي کرده اند-  در قماري حقير

براي گذران زندگي وبه خاطر يک مشت دلار از دست بدهد .

او ترجيح داد در يک شرکت قاب سازي به عنوان کارگر ساده کار کند ،

با تني خسته و وجداني آسوده .

او در طول زندگي  در کشور هاي مختلفي همچون آلمان ، اتريش ، يونان ،

ترکيه ، ايتاليا ، آمريکا و ... روزگار گذرانده است و شايد برخي از اين اشعار

زاده اين سفرها باشد.

او با خوانندگاني همچون : ابراهيم حامدي ( ابي ) ، داريوش اقبالي ،

و گوگوش همکاريهاريهاي فراواني داشته است. از جمله خوانندگان ديگري

که همکاريهاي انگشت شماري با اردلان سرفراز داشته اند مي توان از :

فرهاد ، ستار ، مازيار ، معين ، هايده ، شکيلا و ... ياد کرد.

لازم به ذکر است که مدتي پيش دو کتاب شامل گزيده اي از ترانه هاي وي

به نامهاي " از ريشه تا هميشه " و "سال صفر" چاپ و منتشر شد که بخش

 

عمده اي از زندگي نامه فوق برگرفته از  اين دو کتاب است.

 

 

 



نويسنده : ADMIN | تاريخ : برچسب:, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |

» محمد نوری
محمد نوري . هنرمندي خوش صدا . متفكري و روشنفكري

قابل بحث و صاحب نظر كه در تمام دوران خوانندگي و

فعاليت هاي هنري خود . از ابتذال دوري جست و در آن زمان

هرج و مرج كه بسياري از بزرگان موسيقي ايران به عنوان

اعتراض از جمله استاد غلامحسين بنان دست از خواندن

و فعاليت در راديو كشيده بودند . او نيز . خود را از آن معركه

در آن سال (1348) دور نگهداشت و خود را هيچگاه آلوده نساخت .

محمد نوري . به سال 1308 خورشيدي در تهران متولد شد

و پس از پايان تحصيلات ابتدايي و متوسطه از دانشگاه تهران

در رشته زبان و ادبيات انگليسي فارغ التحصيل گشت و تاكنون

چند كتاب را ترجمه نموده كه از جمله رمان

(( درخت شيطان)) است . نويسنده اين كتاب

(( ايرزي كازنيسكي)) است .

محمد نوري . ابتدا در هنرستان تئاتر نزد اسماعيل مهرتاش

مدت سه سال آواز ايراني را به طور سينه به سينه آموخت .

سپس به هنرستان عالي موسيقي رفت و زير نظر استادان

مصطفي پورتراب و مهندس سيروس شهردار سلفژ و نت و

پيانو را فراگرفت و پس از آن به كلاس خانم اولين باغچه بان

استاد ديگر هنرستان عالي موسيقي رفت كه مكتب وسعت

صداي خود را پيدا كند .

از محمد نوري. تاكنون نوارهاي (( اي ايران )) . (( سفرهاي دور ))

. (( آواز سرزمين خورشيد )) . (( مريم جان )) . (( عروسي )) .

(( چشمان آبي و دريا )) . (( انتظار )) . (( لانه متروك )) .

(( باران ها )) . (( ترانه هاي چوپان )) . (( سرزمين گيلان )) .

(( شاليزار )) . (( اي خفته دل )) . (( توبيو )) . (( نشو نشو )) .

(( لالايي شيرازي )) و (( آواز سرزمين خورشيد )) همراه با

موسيقي هنرمند ارجمند و با ارزش فريبرز لاچيني با صداي

احمدرضا احمدي با اشعار شاعر بلند آوازه معاصر . شادروان

نيما يوشيج ضبط و پخش گرديده است .



نويسنده : ADMIN | تاريخ : برچسب:, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |

» پرویز مشکاتیان 2


«پرويز مشكاتيان» در گذشته در باغي در نيشابور زندگي مي كرد كه در آن آهو، كبوتر، گنجشك را جلد كرده و

با هم آشتي مي داد. ولي وقتي به تهران آمد و اين شهر پر دود و دم را براي زندگي برگزيد، آنچه كه آزارش

مي داد صداي اره برقي سوداگران ساختمان بود كه درختان كهنسال شهر تهران را مي بريدند. شايد او هم

مثل بيضايي كه غمخوار درختان پايتخت است و هميشه فرياد زده كه چرا درختان كهنسال را در اين شهر قطع

مي كنند، آرزو داشت که درختان چندين ساله سرشماري و شناسنامه دار شوند. درختاني كه وقتي قطع مي

شدند گويي دستان «مشكاتيان» را قطع مي كردند. یا مثل ناصر تقوایی بود تقوایی که وقتی در شب کار

گردانان سینمادر یک ماه پیش حضور یافته بود در گفت وگو با اطرافیانش به شدت از قطع درختان انتقاد کرده بود

وحتی در اهمیت درختها گفته بود درختها از انسانها مفید ترند.


تلویزیون آدم رااز همه چیز نابود می کند

مرحوم مشکاتیان همواره گلایه مند وضعیت موسیقی درایران بوده است .مثلا او در سالهای ابتدایی دهه

هشتادکه مدتها بود کنسرت برگزار نمی کرد گفته بود كنسرت برگزار نكردنش دليل خاصي ندارد، ولي در عين

حال شرايط برگزاري كنسرت درايران را نابهنجار خوانده بود. او مي گفت كه اجراي كار هنري انگيزه مي خواهد و

تلويزيون با پخش اين موسيقي ها ، آدم را از همه چيز نااميد مي كند. در سال هاي گذشته بيشترين درخواست

او در ايران نه فقط بودن و تنفس كردن در كنار مردم بوده است.


راز ماندگاری به روایت مشکاتیان

مشكاتيان در سال 79 در مصاحبه اي ديگر در عين حال گفته بود شايد راز ماندگاري در حضوري كم رنگ تراست،

چون او هميشه اعتقاد داشته كه هنر با صنعت فرق مي كند. صنعت حياتش در تكثر و توليد انبوه و هنر در يگانه

آفريدن است. هنرهاي اصيلي چون شعر ، موسيقي و عرفان هيچگاه نمي توانند توليد انبوه داشته باشند.

بنابراين هنرمندي كه به گيشه و گوشه بازار فكر كند از اول لنگ مي زند.


مخالف تلويزيون

مشكاتيان همانند ديگر هنرمندان ايراني در سال هاي اخير دل پري از تلويزيون داشته است، همانند انتقادات

شايد كليشه اي؛ اما هميشگي اهالي موسيقي از تلويزيون. او چند سال پیش در گفت وگویی درباره تلویزیون

گفته بود: وقتي تلويزيون براي پخش صداي يك ساز شش هزار ساله ، آن را در پشت گل بسياري پنهان مي

كند چگونه جوانان بايد به شناخت كافي از هنر اصيل مثل موسيقي برسند؛ آن هم در زمانه اي موسيقي لوس

انجلسي دست به دست مي چرخد و ناشران در پي تكثير نوارهاي كپي شده از لس آنجلس هستند.


عمدا می خواهند مارا از دور خارج کنند

مشكاتيان زماني گفته بود فكر مي كند صدا و سيما تعمدا مي خواهد، كساني را كه دلي در آتش دارند از دور

خارج كند؛ چون اين همدلي سليقگي نمي تواند ناآگاهانه باشد، گوينده اي كه شعر حافظ را نادرست مي

خواند يا مي خواهد به حافظ دهن كجي كند يا به مردم؟


مشکاتیان :آیا میهن بد است ؟

گلايه هاي “مشكاتيان “ از تلويزيون در سالهای اخیر هیچ گاه تمام نشد . “ميهن اي ميهن“ شعري از لاهوتي

است كه مشكاتيان و دوستانش آن را هم قبل از انقلاب مي خواند و هم آن را در جريان انقلاب ، بعدها نيز يكي

از دوستانش روي اين شعر آهنگ مي گذارد و استاد شجريان هم آن را مي خواند.چند سال قبل وقتي اين

آهنگ را از راديو پخش مي كنند، شعر “ مهين اي ميهن “ را از آهنگ بيرون مي كشند. او بعدها با عصبانيت اين

سوال را مطرح كرده بود آيا ميهن بد است ؟ اگر بد است من هم بايد بدانم چرا شعر لاهوتي را سانسور

كردند.؟ او مي‌گويد وقتي اينجور با من رفتار مي‌كنند چرا بايد از من بپرسند: استاد چرا كم كار شده ايد؟


کنار کشیدن و انفجار

مرحوم مشکاتیان براساس گفت وگوهایی که از او منتشر شده در اين سال ها همیشه فضا را قدري نامحرم

دانسته و شايد اين موضوع از نظر خودش كمي احساسي بود تا منطقي. «مشكاتيان» تنها يك چيز را خواسته

بود حرمت براي چيزي كه براي او عشق بود؛ يعني موسيقي. در عين حال مشكاتيان هنرمندي بوده كه هيچ

گاه نخواسته كنار بكشد، چون از نظر او هنرمندي كه كنار بكشد منفجر مي شود.


در آرزوی اجرای مجدد با شجریان وعلیزاده

پرويز مشكاتيان، از دوسال پیش همنطور که گفته بود با «محمدرضا شجريان» و «حسين عليزاده» گفت‌گوهايي

انجام داده بودتا گروهي متشكل از بزرگان موسيقي سنتي براي اجراي موسيقي كنار هم بنشينندآرزویی که با

مرگ نابهنگامش هیچ گاه به آن نرسید. مشکاتیان در آن زمان گفته بود که استاد شجريان حرفي ندارند و اعلام

آمادگي كرد‌ه‌اند ،استاد عليزاده كه پا را فراتر گذاشتند و گفته‌اند كه اگر اين گروه تشكيل شود من در آن دايره‌

زنگي هم خواهم زد!


شجریان و مشکاتیان

«محمدرضا شجريان» و «پرويز مشكاتيان» سالها در كنار هم موسيقي‌هاي به ياد ماندني را خلق كردند.اين

ارتباط و همدلي تا آنجا ادامه يافت كه اين دو هنرمند كنسرت‌هاي بسياري را در داخل و خارج از كشور اجرا

نمودند اما به يك‌باره و بر اثر برخي اختلافات و مشكلات اين دو استاد بزرگ موسيقي از هم جدا افتادند.

در اين سالها «شجريان» و «مشكاتيان» هركدام جداگانه به فعاليت پرداختند و در هيچ كدام از برنامه‌ها و

كنسرتهايي همديگر نيز حضور نيافتند.

اما دوسال قبل در اولين روز از برگزاري كنسرت «شجريان»، «پرويز مشكاتيان» در برنامه او حضور يافت و قبل از

شروع شدن كنسرت اين دو هنرمند بزرگ كشورمان دور از چشم همگان با هم روبه‌رو شدند و يكديگر را به

نشانه برطرف شدن اختلافات و كدورتها در آغوش گرفتند.پس از صحبتي كوتاه ، «مشكاتيان»در تالار و

«شجريان» بر روي سن قرار گرفت و كنسرت با تشويق‌هاي مردم آغاز شد.




نويسنده : ADMIN | تاريخ : برچسب:, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |

» لحظات مهم زندگی استاد پرویز مشکاتیان - به بهانه 30 شهریور
 
 

پرویزمشکاتیان

 

متولد ۲۴ اردیبهشت ۱۳۳۴ نیشابور۱۹۵۵

 

آغاز مقدمات موسیقی از ۶ سالگی نزد پدر (حسن مشکاتیان)

 

اجرای اولین کنسرت در ۸ سالگی در مراسم گرد همایی دانش آموزان در مدرسه امیر معزی نیشابور

۱۳۴۲

 

شرکت در مراسم اردوگاه رامسر و کسب مقام های متعدد در سالهای دبیرستان

 

ورود به دانشکده هنر های زیبا ۱۳۵۳

 

یادگیری ردیف میرزا عبدالله نزد استاد نورعلی برومند

 

آموزش ردیف موسیقی ایرانی نزد دکتر داریوش صفوت

 

یادگیری موسیقی ایرانی و مبانی موسیقی نزد اساتیدی چون دکتر محمدتقی مسعودیه ، عبدالله

دوامی ، سعید هرمزی ، یوسف فروتن

 

همکاری با مرکز حفظ و اشاعه موسیقی به عنوان مدرس و نوازنده سنتور و سرپرست گروه زیر نظر

دکتر داریوش صفوت ۱۳۵۴

 

اجرای کنسرت های متعدد با همکاری خوانندگانی چون پریسا (فاطمه واعظی) و هنگامه اخوان

 

تشکیل گروه عارف و سرپرستی این گروه ۱۳۵۶

 

شرکت در آزمون باربد که به ابتکار استاد نورعلی برومند برگزار می شد و کسب مقام اول به همراه

پشنگ کامکار و کسب مقام ممتاز به همراه داریوش طلایی

 

همکاری با رادیو زیر نظر هوشنگ ابتهاج (سایه) ۱۳۵۶

 

استعفا از رادیو پس از واقعه ۱۷ شهریور ۱۳۵۷

 

تشکیل موسسه چاووش پس از استعفا از رادیو با همکاری هنرمندان گروه عارف و شیدا ۱۳۵۷

 

همکاری با موسسه فرهنگی هنری چاووش از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۲ و ضبط و اجرای آثار متعدد با عناوین

زیر

 

چاووش۴ تصنیف مرا عاشق با همکاری شهرام ناظری روی شعر مولانا

 

چاووش۴ چهارمضراب شورانگیز (نت این اثر در سال ۱۳۵۹مستقلا توسط موسسه چاووش منتشر شد)

 

چاووش۴ قطعه نغمه (شور)

 

چاووش۶ سرود ایرانی با صدای محمد رضا شجریان و اجرای گروه شیدا به سرپرستی محمد رضا لطفی

۱۳۵۸ (اجرای زنده در دانشگاه ملی)

 

چاووش۷ سرود رزم مشترک با صدای محمدرضاشجریان در اصفهان با اجرای گروه عارف و شعر برزین آذرمهر ۱۳۵۸

 

چاووش۷ قطعه ۱۰ضربی چهارگاه (پیروزی) اجرای گروه عارف

 

چاووش۷ اجرای قطعه درقفس استاد ابوالحسن صبا با تنظیم حسین علیزاده

 

همکاری با محمدرضاشجریان و تولید چند اثر که توسط موسسه دل آواز به صورت سی دی و کاست

منتشرشد

 

بیداد ، برآستان جانان ، سرعشق (ماهور) ، نوامرکب خوانی ، دستان (چهارگاه)

 

اجرای کنسرت های برون مرزی گروه عارف به همراهی محمدرضا شجریان ۱۳۶۶

 

همکاری با خوانندگانی چون علی جهاندار ، ایرج بسطامی ، علیرضا افتخاری ، حمید رضا نوربخش ،

علی رستمیان ، شهرام ناظری از ۱۳۶۷ تا ۱۳۸۳

 

تولید نوار های متعدد در زمینه موسیقی ملی ایران و همکاری با آهنگسازانی چون کامبیز روشن روان

(دود عود) و محمدرضادرویشی (جان عشاق ، گنبد مینا)

 

شرکت در فستیوال جهانی موسیقی تحت عنوان (روح زمین ) در کشور انگلستان و کسب مقام

نخست

 

انتشار کتاب های متعدد در زمینه سنتور و موسیقی ملی ایران


30 شهریور 88 درگذشت بر اثر حمله قلبی





نويسنده : ADMIN | تاريخ : برچسب:, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |

» 13 مهر سالروز درگذشت فریدون فروغی

عمریه غم تو دلم زندونیه


فریدون فروغی صاحب حنجره پر توان پاپ كه تا كنون به مانند او نیامده در نهم آبان سال ۱۳۲۹ در تهران دیده به

جهان گشود.

او فرزند آخر پدر و مادری بود كه در عطش فرزند پسر سوخته بودند. خانواده او با هنربیگانه نبودند به مثال پدرش

تار میزد وشعر می‌گفت. در كودكی پیانو وجاز را آموخت واولین

ساز او به عبارتی درام بود.

همكاری او با شهیار قنبری و اسفندیار منفرد زاده به كلوپ‌های ماركیز و كاكوله بر می‌گردد. همكاری او در

سینما به زمان بازگشت خسرو هریتاش از آمریكا برمی‌گردد هریتاش

قصد ساخت فیلمی‌متفاوت دارد كه به دنبال عوامل دلخواه تورج شعبانخانی و فریدون را می‌یابد.سال ۱۳۴۹

فیلم آدمك هریتاش بادو قطعه آدمك و پروانه من با موسیقی شعبانخانی و

اشعار لعبت والا اكران می‌شود. فریدون فروغی به شهرت می‌رسد هر چند به او خرده می‌گرفتند كه صدای

فرهاد را تقلید می‌كند اما مجبور نبود زیر سایه خواننده محبوبش ری چارلز

نابینا قراربگیرد.در عرض دو سال بعد چندین ترانه را اجرا می‌كند كه شاخص‌ترین آنها ترانه نیاز است كه از

شهیار قنبری است وبا موسیقی منفرد زاده. اما در ادامه فعالیت فروغی

در سینما او همكاری‌هایی با ذكریا‌ هاشمی ‌برای فیلم زن باكره و اجرای ترانه نیاز با آهنگ منفرد زاده وشعر

شهیار قنبری كه منجر به تغییراتی درنام اثر می‌شوند كه ابتدا نامش نماز

بود و امضا تعهدی به ساواك. در سال ۱۳۵۱ فتنه چكمه پوش ساخته همایون بهادران دومین فیلم سینمایی

بودكه فروغی بر تیتراژ آن ترانه ای به همین عنوان اجرا كرد.





نويسنده : ADMIN | تاريخ : برچسب:, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد

» عناوين آخرين مطالب