مجله اتاقک


   مجله الکترونیکی اتاقک
موضوعات مطالب
نويسندگان سایت
آمار و امكانات
»تعداد بازديدها: 17


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




g.o.o.g.l.e..p.a.r.a.z.i.t

آگاهی ها

power By: otaghack-site.tk

درباره ما

ایمیل مجله : otaghack@gmail.com otaghack@yahoo.com
لينك

کارفرمانیوز
شعرهاي شاپور احمدي
**انجمن مجله اتاقک**
مجتبی علیمی- تـــرانه
چرند و پرند
کافه ترانه
زنانه نويسي
کتاب کتیبه
ارسال ایمیل به مجله
علی قزل سوفلو
عضویت انجمن
شعرخانه
دانلود موزیک
فرح منصوری - ترانه سُرا
احمد شاملو
زندگینامه ها
ثبت دامنه
صفحات دیگر مجله

تبادل لینک هوشمند
سایتهای دارای موضوع مرتبط با مجله برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مجله الکترونیکی اتاقک و آدرس otaghack-site.tk لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آرشيو مطالب
لینکها
» نقد ترانه‌ی کیفر



کیفر صدای پای مرگ است در دهلیز تاریک بودن

 

مرگ آن لاله‌ی سرخ کفن خنده به روی لب بود

 

گرد آن آینه‌ها شبه فاجعه‌ای در شب بود

 

مردن شاپرکا، کشتن قاصدکا،

 

خبر از شومی کاری می‌داد

 

نفسش ناله‌ی غم سر می‌داد


ادامه مطلب ...
نويسنده : ADMIN | تاريخ : برچسب:نقد, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |

» آهنگساز فرار از زندان را بهتر بشناسید

 

  

 

 


رامین جوادی، به غیر از آهنگسازی برای سریال شناخته شده فرار از زندان
 
برای چند فیلم مهم‌ هالیوودی هم دست به نت برده. به غیر از همکاری با‌
 
هانس زیمر در ساخت موسیقی فیلم‌های بتمن و دزدان دریایی کارائیب،
 
او برای فیلم‌هایی آهنگسازی کرده که از لحاظ فرم و ژانر تفاوت‌های بسیاری با
 
هم دارند؛ از فیلم‌های ترسناکی مثل متولد نشده گرفته تا فیلم‌های اکشنی
 
مثل مرد آهنی و برخورد تایتان‌ها (جدیدترین فیلم او) و انیمیشنی مثل
 
فصل شکار و چند سریال دیگر.

 

 

+ گفتگو

 

 


ادامه مطلب ...
نويسنده : ADMIN | تاريخ : برچسب:موسیقی فرار از زندان, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |

» اردلان سرفراز

 

 

 

  اردلان سرفراز، يکى از ترانه سرايان برجسته ايران در طى چند دهه فعاليتش در داخل و خارج با

آهنگسازانى صاحبنام چون، فريد زلاند، حسن شماعى زاده، و بابک افشار، واروژان، منوچهر چشم

آذر، آندرانيک و سياوش قميشى همكارى كرده و بسيارى از سروده‌هاش با صداى محبوبترين

خوانندگان ايران چون گوگوش، داريوش، ابى، ستار، عارف، ويگن و هايده جاودانى شده‌اند. سرفراز در

گپى با «عصر شنبه» از سير زندگى خود، همكاريش با آهنگسازان و خوانندگان مختلف و وضعيت

موسيقى پاپ سخن گفته است. 

 

دويچه‌وله:  در طول گپ‌مان بيش از همه به ترانه‌هايتان مى‌پردازيم، اما در پس اين ترانه‌ها اردلان

سرفرازى هست که تولد و زندگى او با خود اين ترانه‌ها پيوند خورده.

شما متولد سال ۱۳۲۹ هستيد و اگر اشتباه نکنم، بچه‌ى جنوب. چه مدت از زندگى شما در ايران در

جنوب کشور گذشته و چه مدت در تهران؟


اردلان سرفراز: من متولد سال ۱۳۲۹ از شهرستان داراب هستم از توابع استان فارس. تا کلاس يازدهم در داراب

بودم. براى گرفتن ديپلم آمدم شيراز، در دبيرستان سلطانی. بعد در دبيرستان سلطانى ديپلم‌ام را گرفتم، در

سال ۱۳۴۶ که يکسال، طبق معمول، پشت کنکور ماندم. در شيراز به کلاس کنکور. ۱۳۴۷ در کنکور شرکت

کردم. آنموقع کنکور سراسرى بود و منهم توفيقى بدست نياورم. بعد در دو کالج (مدرسه عالی) ادبيات

و زبانهاى خارجى و روانشناسى در مدرسه عالى پارس در تهران کنکور دادم که در هر دو قبول شدم.

منتها در تصميم‌گيرى‌ام ترديد داشتم که آيا ادبيات و زبان انگليسى را بردارم يا روانشناسى را که نهايتا

رشته روانشناسى را در مدرسه عالى پارس انتخاب کردم. در سال ۱۳۴۷ وارد تهران شدم.


دويچه‌وله:  شما فارغ‌التحصيل رشته روانشناسى از مدرسه عالى پارس تهران هستيد و گذشته از آن

تحصيلاتى را هم در آلمان در رشته بازاريابى و تبليغات گذرانديد. چطور شد که اصلا سراغ اين رشته‌ها

رفتيد، چطور شد روانشناسى را انتخاب کرديد، با وجود اينکه امکان ادبيات وجود داشت؟


اردلان سرفراز: اين سوالى بود که مسئولان مدرسه عالى پارس هم آن زمان در مصاحبه از من پرسيدند. من

فکر کردم که مى‌توانم خودم ادبيات و زبان خارجى را ادامه بدهم، چون رشته‌ام ادبيات هست. نمى‌توانم

صددرصد به شما بگوييم که دنبال علاقه‌ام رفتم، ولى در مقام مقايسه روانشناسى را بيشتر دوست داشتم.

براى اينکه بقول احمد شاملو فکر مى‌کردم و هنوز هم فکر مى‌کنم، هر انسانى براى خودش دنيايى‌ست.

اگر من اين دنيا را کشف بکنم، دنيايى بزرگتر خواهد بود که حتی ادبيات، زبانهاى خارجى، هنر و... و خيلى

چيزهاى ديگر را هم دربرخواهد داشت. اينطورى فکر کردم که با شناختن انسان دنيا را بشناسم.


دويچه‌وله:  فکر مى‌کنيد آگاهى شما از علم روانشناسى بطور ناخودآگاه تاثيرى روى ترانه‌سرايى شما

گذاشته باشد؟


اردلان سرفراز: دقيقا دريافت شما درست است و همانطور که گفتيد، دقيقا بطور ناخودآگاه روى کار من

تاثير گذاشته که اگر در کار هنرى مسئله خودآگاه پيش بيايد که آدم بخواهد آگاهانه از طريق

روانشناسى روى مخاطبين‌اش کار بکند، به نظر من يک نوع خيانت است. بله! دقيقا ناخودآگاه روى من

تاثير گذشته.

 


ادامه مطلب ...
نويسنده : ADMIN | تاريخ : برچسب:, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |

» موسيقي پاپ و راك در ايران

 

موسيقي پاپ

 

موسيقي پاپ برخلاف موسيقي عاميانه سنتي توسط افراد شناخته شده‏ي معمولاً حرفه‏اي و از راه و روند انتقال آوازي تكامل نمي‏يابد. در غرب از دهه‏ي 50 ميلادي موسيقي عامه پسند (پاپ) popular به معناي سبك هاي پيوسته در حال تغييري است كه از موسيقي الكترونيكي تقويت شده -amplified- تا راك اند رول rock and roll  را در بر مي گيرد. از لحاظ تاريخي موسيقي پاپ به هر شكل از موسيقي غيرعاميانه گفته مي شود كه محبوبيتي توده‏اي كسب كرد، از تصنيف هاي آوازخوان هاي دوره گرد و تروبادورهاي سده هاي مياني تا آن عناصر هنرهاي زيبايي موسيقيايي كه در اصل گروه كوچكي از شنوندگان فرهيخته را مخاطب قرار مي دهد و به شكل وسيعي محبوبيت پيدا مي كرد. پس از انقلاب صنعتي موسيقي اصيل عاميانه به صورت گسترده اي ناپديد شد و موسيقي عامه پسند عصر ويكتوريا و يا اوايل سده بيستم موسيقي تالارهاي موسيقي كه والس و اپرت هاي ژاك‏اوفنباخ و ويكتور هربرت و ديگران در راس آن قرار داشت. در اين ميان در ايلات متحده نمايش هاي آوازخوان هاي دوره گرد (گروه هايي از مجريان سفيد پوست كه خود را به سيماي سياه پوستان درمي آوردند) آثار ترانه سراياني مانند استفان فوستر را اجرا مي كردند. سبك هاي موسيقي پاپ تا اوايل سده بيستم ميلادي از اروپا به امريكا مي رفت. سپس اشكال امريكايي نظير رگ تايم و كمدي موسيقيايي بردوي شنوندگاني در انگلستان و در قاره اروپا يافت. از آن زمان به بعد موسيقي پاپ غربي بيشتر تحت سلطه امريكا بوده است.

 

 در دهه 1980 تين پن الي tin pan alley نيويورك به صورت نخستين صنعت خودكفاي چاپ ترانه هاي پاپ ظهور كرد. در اين ميان سياه پوستان امريكايي با شروع از رگ تايم، تركيب ريتم هاي پيچيده افريقايي با ساختارهاي هارمونيك اروپايي را آغاز و آنچه را كه به مهمترين سبك جديد موسيقي قرن تبديل شد خلق كردند. شعار مخاطبان موسيقي پاپ در نيمه اول سده بيستم تا حدي به سبب رشد فناوري به شكل قابل توجهي افزايش يافت.

 

در عين حال استفاده از ميكروفون هنرمندان آواز خوان را از نياز به صداهاي آموزش يافته اي كه مي توانستند در فضاهاي بزرگ نفوذ كنند آزاد ساخت و به اين ترتيب امكان استفاده تجاري از فنون جديد آوازخواني بوجود آمد موسيقي عاميانه نيز كه در موسيقي بلوز سياه پوستان جنوب پيشه داشت محبوبيت يافت.

 

آواز خوان هاي سياه پوست به دنبال كار از جنوب به شمال و شهرهاي صنعتي مهاجرت كردند و بلوز روستايي به سبك بلوز شهري كه خشن تر بود و بيشتر از عبارت پردازي هاي آوازي استفاده مي كرد دگرگون شد. دسته‏هاي بلوزي كه در دهه 40 در شيكاكو بوجود آمدند از گيتارهاي الكتريكي تقويت شده كه اغلب با باس و درام الكتريكي كنندگان معروف شدند تجربه كرد.

 

در دهه هاي بعد از جنگ جهاني دوم موسيقي پاپ آمريكايي به استيلاي بين‏المللي غيرقابل بحثي دست يافت. در دهه 50 مهاجرت سياه پوستان آمريكايي به شهرهاي شمالي به پيدايش اشكال و سبكهاي آوازي بلوز تركيبي انجاميد. راك اند رول كه در دهه 50 با الويس پريسلي و شخصيت هاي ديگر ظهور كرد و به صورت آميخته اي از زيتم و بلوز سياه پوستان با موسيقي كان تري و آهنگ هاي عاطفي فيض بخش پديدار شد. در دهه 60 اشكال پيچيده تر راك اند رول به موسيقي راك معروف شد كه عناصر بنيادين عبارتند از: يك ياچند آوازخوان، تعدادي گيتار شديداً تقويت شده (شامل باس ريتم و ليد) و درام نت هاي كليدي راك و گونه اي ضرب پشتي backbeat كوبنده آوازهاي عاطفي و نواي به شدت تقويت شده گيتار است اين سبك در مراحل اوليه خود سبكي ساده بود كه بيشتر بر ريتم هاي رقص مانند، ملودي‏ها و هارموني هاي رايج و اشعاري كه با دل مشغولي هاي شنوندگانش همدردي مي كرد- عشق جواني، بلوغ و اتومبيل- متكي بود كه در مرحله بلوغ پيچيدگي بيشتري يافت و برخي از با استعدادترين نمايندگان آن توجه منتقدين جدي موسيقي را به خودجلب كرد. راك انگليسي اول بار در دهه 60 به دست بيتلز و گروه رولينگ استونز و ديگر گروههاي 4 يا 5 نفره بنيان گذاشته شد.

 

در اواسط دهه 60 موسيقيدانان جوان به كاوش توانايي راك براي برخورد با مضامين اجتماعي و سياسي پرداختند. گروههايي نظير رولينگ استونز، دورز و يگران شعرهاي تخيلي را به شكل بي سابقه اي با هنر تنظيم آهنگ تركيب كردند كه نمونه آن قرار دادن قطعات طولاني بديهه سازي improvisation تك نفره در بافتهايي با پيچيدگي رشد يابنده و ساختارهاي موسيقايي ترانه اي راك است.

 

در اواخر دهه 60 و اوايل دهه 70 ازدياد دسته هاي امريكايي و انگليسي به اوج خود رسيد و همزمان با آن موسيقي پاپ سياه پوستان با گروههاي آوازخوان موتان motown و مجرياني مانند فرانك لين و استيو و اندر به پيچيدگي بيشتر و دامنه وسيع تر شنوندگان دست يافت. تاريخ موسيقي پاپ در دهه 70، 80 و 90 ميلادي در اصل همان تاريخ موسيقي راك است كه با سبك هاي ديگر آن از جمله ديسكو، يانك، رپ، متال و در سراسر جهان گسترش يافت و معيار موسيقي جوانان در بسياري از كشورها گشت.

 

 

 

داستان راك در ايران

 

از بنيان گذاران اين سبك در ايران مي توان به كوروش يغمايي اشاره كرد كه در اواخر دهه 40 و اوايل دهه 50 براي اولين بار از گيتار الكتريك در آهنگ‏هاي خود استفاده كرد. بعد از انقلاب اسلامي، نوازنده ديگري كه در زمينه Hard RocK يا ريف هاي متال در آن زمان به شهرت رسيد. "انوشيروان (انوش) سبك تكين" بود. همچنين مي توان از فرهاد مجذوب، سپنتا سبك تكين و كاوه يغمايي به عنوان موزيسين هاي بنام راك در ايران نام برد.

 

در سبك هاي راك و جاز و نوازندگي درام جا دارد از بزرگترين درامز ايران "عين اله كيوان شكوه" كه در همين اواخر " فرمان فتحعليان" كنسرتي را اجرا كردند نيز سخني به ميان بياوريم. از سال 1376 گروههاي زيادي فعاليت هاي خود را در اين زمينه آغاز كردند كه مهمترين آنها عبارتند از:

 

اوهام: شهرام شعرباف عضو اصلي اين گروه مي گويد: براي متن ترانه ها از بين شاعرهاي بزرگ، حافظ را برگزيديم. اما به دليل نداشتن مجوز اين آثار به دست هوادارن ما نرسيد.

 

چندي بعد شهرام شعرباف و ديگر اعضاي اين گروه به آمريكا عزيمت كردند و از اين گروه فقط بابك رياحي پور (نوازنده گيتار باس) در ايران باقي ماند.

 

جاراگايت: اين گروه ارمني كه در بين ارامنه ايران طرفداران زياد يافته، از نوازندگان خوبي چون نوريك ميساكيان (گيتار الكتريك)، ادوين ماركاريان (گيتار باس) و همچنين ماريان ياسري به عنوان خواننده كه با صداي سوپرانوي خود جلوه‏اي ديگر به اجراهاي اين گروه بخشيده است، بهره مي‏برد.

 

پژواك: يكي ديگر از گروههاي راك كه از همكاري آرش رادان (ليد گيتار) و فرزاد فخرالديني كه نوازندگي ريتم گيتار و گاهي سولوي گروه را به عهده دارد، تشكيل شده بود.

 

اما به تازگي با جدا شدن آرش رادان از اين گروه، ميلاد زنده نام جاي او را به عنوان نوازنده ليد گيتار پر كرده است.

 

از معروفترين نوازندگان و گروههاي ديگر راك امروز ايران مي توان به اسامي زير اشاره كرد:

 

در زمينه درام: بهنام ابطحي، عليرضا طباطبائي.

 

ويولن اپير ووايز (بداهه نوازي): علي كريمي، مازيار ظهيرالديني، شهريار شفيعي (ويولن جاز)

 

گيتار الكتريك: همايون مجدزاده

 

گيتار باس: بابك رياحي پور، كسري سبك تكين، سينا خدايي فر

 

كيبورد: علي خدادوست



نويسنده : ADMIN | تاريخ : برچسب:, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |

» ترانه و تصنیف و ...

 



ترانه در لغت نامه دهخدا به معنای جوان خوش صورت و صاحب جمال و صاحب کمال آمده است . ترانه از
 
ریشه اوستاییتورونه ( tauruna ) به معنی خرد ، تر و تازه و مفهوم دوبیتی ( رباعی ) را نیز در بر دارد .
 
شمس قیس رازی در مورد ترانه چنین مینویسد : « ...اهل دانش ملحونات این وزن را ترانه نام کرده اند و
 
شعر مجرد آن را دوبیتی خوانده اند . برای آنکه بنای آن بر دو بیت بیش نیست... »

نظر ملک الشعار بهار نیز چنین است : « اشعار هجایی که قبل از اسلام در ایران رایج بوده است از همان
 
جنس شعری بوده که امروز آن را تصنیف میگوییم و آنرا به اصطلاح بعد از اسلام قول و ترانه می گفتند ...
 
ترانه شباهت به تصنیف داشته است ... »

بر اساس گفته های پیشین ترانه ، سروده ای است کوتاه و ملحون برآمده از توده مردم اما تصنیف
 
مصنوع است که به مناسبت های مختلف ساخته شده است و رواج یافته است . به هر صورت امروزه
 
واژه های ترانه و تصنیف مترادف هستند و بیشتر لفظ ترانه در بین مردم مصطلح است .

یکی از روشهای ساخت موسیقی بر روی شعر به این صورت میباشد که موسیقیدان شعری را

بر میگزیند و برای آن آهنگ میسازد ( عنصر سخن قبلا وجود داشته و بعد عنصر نغمه بر آن افزوده میشود )

در این شیوه موسیقی و شعر باید بسیار هماهنگ باشد تا تصنیفی دلپسند به وجود آید و هیچ یک

نباید بر دیگری تحمیل شده باشد و اصالت دیگری را مخدوش کند .


 

 

منبع : آشنایی با شعر و اوزان شعری - استاد محمد اسدیان

 

 


ادامه مطلب ...
نويسنده : ADMIN | تاريخ : برچسب:, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |

» آرشیو - پیرامون ترانه

اصطلاحات:

 

 

 


 

 

 

كلمة ترانه‌نويسي معادل songwriting انگليسي است و براي معرفي مراحل سرودن ترانه،

ساخت ملودي و آهنگسازي آن به كار مي‌رود. در مقابل، كلمة ترانه‌سازي را به ويژه جهت

اشاره به مرحلة آهنگسازي اين رشته به كار مي‌بريم (كه در بعضي منابع با اصطلاح تصنيف از

آن ياد شده است) و اصطلاح ترانه‌سرائي را نيز براي مرحلة سرودن ترانه به كار مي‌گيريم. 

 

 

 

 

 

براي آموختن ترانه نويسي تخصصي، آشنائي با تعدادي از دروس رشته‌هاي موسيقي و ادبيات

لازم است و در واقع اگر بخواهيم اين درس را به عنوان يك رشتة مستقل بپذيريم؛ به سه دورة

آموزشي نيازمند خواهيم بود:


1- پيشنيازهاي ادبي: شامل عروض و قافيه، بديع و بيان و صناعات ادبي، آشنائي كلي با سبك

شناسي شعر و تاريخ ادبيات و...


2- پيشنيازهاي موسيقي: شامل تئوري موسيقي، پيانو، سلفژ و ديكتة موسيقي، آشنائي با

هارموني و اركستراسيون و...


3- مباحث تخصصي: شامل ساختار، تناسب اجزاي موسيقائي و عروضي، وكالايز و ري‌وكالايز،

نحوة سرايش و تنظيم كر و كروس‌ها، ترسيم گرائي و...


مرور و يادگيري موارد سه گروه بالا به آهنگساز كمك مي‌كند تا علاوه بر سرايش اشعار

متناسب، بتواند پيوندهاي بين شعر و موسيقي را در هر زمينه (كلاسيك، پاپ، سنتي) به

خوبي برقرار سازد و از قدرت كامل شعر در موسيقي بهره‌مند گردد.




ادامه مطلب ...
نويسنده : ADMIN | تاريخ : برچسب:, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

» عناوين آخرين مطالب